جدول جو
جدول جو

معنی قلعه خلیل - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه خلیل
(قَ عَ خَ)
دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 24هزارگزی خاور الیگودرز و 4هزارگزی شمال شوسۀ الیگودرز به گلپایگان. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 335 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، لبنیات، پنبه، چغندر و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ خَ)
دهی است از دهستان همایجان بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 12هزارگزی جنوب خاور اردکان، کنار شوسۀ شیراز به اردکان. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و مالاریایی است. وسکنۀ آن 510 تن است. آب آن از رود خانه شش بیر و محصول آن غلات، برنج، حبوب، و میوه جات و شغل اهالی زراعت و باغداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خَ)
دهی است از دهستان حومه شهرستان ملایر، واقع در 17هزارگزی جنوب شهر ملایر و 6هزارگزی جنوب راه شوسۀ ملایر به اراک. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و مالاریائی است. سکنۀ آن 967 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، انگور، صیفی، قلمستان و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(طَل ل)
قلعتی است به وادی موسی نزدیک بیت المقدس. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان، واقع در 150هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد و سرراه مالرو مغو به راه زن. این ده کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 100 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، حبوبات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سُ لَ)
دهی است از دهستان کیار بخش بروجن شهرستان شهر کرد، واقع در 28هزارگزی باختر بروجن و 3هزارگزی راه بروجن به شلمراز. موقع جغرافیائی آن دامنه کوه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 229 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی محلی قالی و جاجیم بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ خَ)
از دانشمندان است. او راست حاشیه ای بر فناری در منطق، این کتاب در 232 صفحه در سعادت مطبعۀ عثمانیه چاپ شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1505، 1506)
لغت نامه دهخدا